مریم پاییزی

دستنوشته های مریم گلی

مریم پاییزی

دستنوشته های مریم گلی

ع.ش.ق..................................!!!!!!؟؟؟؟

نسیم عشق وزیدن گرفته است وعشق

از راه خواهد رسیدمن قلب دیوانه ای دارم

که در همه جا به دنبال عشق می گردد

فرق نمی کندشیرین یا مجنون یا فرهاد

فرق نمی کند عاشق باشی یا پادشاه

شورعشق در قلب های آنهاوجود دارد

نسیم عشق می وزد وعشق از راه می رسد

من برای همیشه دوستت خواهم داشت

ولحظه ای هم فراموشت نخواهم کرد.

قلبم در آرزوی توست ومی دانم که از راه می رسی

قلب،دیوانه توستوعشق از راه می رسد

من به تو تعلق دارم عشق من

من به همه چیزهایی که دوست دارم

قسم می خورم که هیچ گاه ما ازهم جدا نمی شویم.

لحظات شیرینی است وقتی که ما

یکدیگر را ملاقات می کنیم

گذراندن شب وروز خیلی سخت است

من درهمه این لحظه ها بی قرارهستم

هیچ وقت از میزان عشق ما کاسته نخواهد شد

هر وقت چشمانم را باز می کنم فقط دلم

می خواهد که تورا ببینم،هیچ وقت ما نباید از هم دوربشویم.

به نظرشما ازدواج برای آقایون خویه یا بد؟

خوب من به شما می گم

۱.  قبل از ازدواج:خوابیدن تالنگ ظهر،بعدازازدواج:بیدارشدن زودترازخورشید،نتیجه گیری   اخلاقی:سحرخیزشدن

۲.قبل ازازدواج:رفتن به سفربی اجازه،بعداز ازدواج:رفتن به حیاط بااجازه،نتیجه گیری:  معتبرشدن

۳.قبل ازازدواج:خوردن بهترین غذاها بی منت،بعدازازدواج:خوردن غذاهای سوخته با منت،نتیجه گیری:تقویت معده

۴.قبل ازازدواج:استراحت مطلق بی جروبحث،بعدازازدواج:کارکردن درشرایط سخت     نتیجه گیری:ورزیده شدن

۵.قبل ازازدواج:دیدوبازدید ازمکانهای تفریحی،بعدازازدواج:سرزدن به فامیل خانوم        نتیجه گیری:صله رحم

۶.قبل ازازدواج:آموزش گیتاروسنتورو...،بعدازازدواج:آموزش بچه داری وشستن ظرف  نتیجه گیری:همدردی بامردها

۷.قبل ازازدواج:گرفتن پول توجیبی ازپاپا،بعدازازدواج:دادن کل حقوق به خانوم،نتیجه   گیری:مستقل شدن

خوب نظر شما چیه؟

فقط برای تو

تازه انگارداره باورم می شه ،منو تو سایه ونوریم

تازه انگار داره باورم می شه ،باهمو ازهم چه دوریم

بین ما پنجره ای باز نمی شه ،بین ما قصه ای آغاز نمی شه

بین ما همیشه یک دیواره ،تازه فهمیدم حقیقت داره

تنهایی دستای ما بادست هم

                          شدآشنا،باهم طپیت قلبهای ما

ازهم شدیم اما جدا

                         به من بگو آخر چرا..........!؟

سخن ها دارم ازدرد تو بردل                             

                             ولیکن درحضورت بی زبانم

برای تو عزیز

صداقت قلب منو اون دیدو باورش نشد،اشکهای غم روگونه هام چکیدوباورش نشد،گفتم اگه  خدا،خداست یه روز به حرفم می رسی،یه روزمی یاددل خودت بشه گرفتارکسیازمن با       احساسی که دل ساده بودم باهمه،ساختی توبارنگ و ریامردی مثل مجسمهکاری کردی که  دیگه حرفاتوباورندارم،من به عشق می خندم روی وفا پامی زارم،هرگز دیگه غرورمو برای عشق  نمی شکونم،اینوبدون که بعدازاین یه پارچه سنگوآهنم،آره بدون که عشقتوافتاده دیگه ازچشام خدا گواه بعد از این منم مثل خودت می شم